lunes, 24 de septiembre de 2012

سوز گداز رژیم و لمپن ها

خیلی جالب توجه است برای بنده بعنوان یک ایرانی دلسوز و آزادیخواه تا دیروز مجاهدین فاقد پایگاه اجتماعی بودند و یا ستون پنجم عراق و جاسوس اسرائیل بدند و آمریکائی کشتند و تروریست بودند هزار و یک اتهامات واهی و خزعبلات می بافتند و شنگول بودند و محبوبت ندارند و غیره وغیره .اما بمحض اینکه آمریکا تصمیم می گیرد بر خارج کردن مجاهدین از لیست سیاه آخوند ساخته و سیاست مماشات شکست می خورد و یکباره لمپن های بالاترین که هیچ خود رژیم ضد بشری که مدعی است ایران بزرگترین کشور آزادی دنیاست و طرح و برنامه اداره کردن جهان را به رهبری جهل وجنایت خامنه ای و لمپن و لات معروف به پاسدار هزار تیر و شکنجه گر اوین احمدی نژاد را مطرح می کند . این دو قشر جاهل و منافع پرست و سران وزارت اطلاعات رژیم به همت همدیگر در بالاترین شروع به پاچه گرفتن مجاهدین می کنند و سراسیمه اعلام می کند که انتخابات آتی آمریکا دلیل اصلی پاره شدن لیست سیاه و درهم شکسته شدن سیاست کثیف مماشات و سید علی خامنه ای شده است . شما مزدوران و ساندیس خورها را چه شده ؟ تا دیروز که مجاهدین نه محبوبیت داشتند و نه وزنه ای بودند چطور شد اینقدر در انتخابات آمریکا هم می توانند تعادل قوا را بهم بزنند و در عدالت سقفی نو در اندازند .پس اگر این مجاهدین این قدرت را دارند که نام ایران را د ر تمام دنیا سر افراز و سربلند نگهبانی کنند بدون شک شایسته بهترین اعتماد ها هستند و در قلب مردم آگاه و شریف ایران و آزادیخواهان دنیا جا دارند درود بر عزم و شرقشان و تا آخر پشت آنها ایستادیم .حال بگذار که شب پرستان وسود پرستان و ساندیس خورهای رژیم عوعو کنند و در منجلاب ولایت فقه فرو بروند . مرگ بر اصل ولایت فقیه سلام بر آزادی بی نام

miércoles, 5 de septiembre de 2012

نزدیک به نیم قرن سر افرازی

بمناسبت سالگرد تاسیس سازمان مجاهدین خلق ایران از سال 1344 تا امروز که 48 سال است که از این تولد فرخنده میگذرد که باید فاتح و مستقل ترین و پایدار ترین سازمان در تاریخ معاصر و بحق بمثابه گنجینه میهنی ایران زمین از آن نام برد.ضمن تبریک به اعضا و هواداران سازمان مجاهدین بویژه به مسعود و مریم و تمام آزادیخواهان واقعی ایران زمین.ضمن تبریک خواستم بحد توان خودم به این امر مهم پرداخته باشم. تاریخ ایران حماسه های زیادی در بستر خود در مسیر آزادی خواهی و استقلال پروراند حماسه ها ی گذشته نه اینکه از بین نرفتند بلکه در قلب مردم آگاه و مسئول بلحاظ ارزشی زنده اند و پرچم داری این حماسه های آزادیخواهانه امروز بدست رشید ترین و صادق ترین فرزندان این میهن با اقیانوسی از فدا و با میلیون ها ساعت از کار و تلاش شبانه روزی و با جنگ آزادیبخش صد برابر در برابر ددمنش ترین و پلید ترین و تنها دشمن مردم ایران یعنی رژیم قرون وسطائی آخوندی در دست سازمان پر افتخار مجاهدین بعنوان محور و پیشتاز مقاومت مردم ایران بر بلند ترین قله های شرف و سر فرازی رهبری و هدایت میشود . بعنوان یک ایرانی باید بگویم که بزرگترین دریافت ما ایرانیان همین است که در جلوی چمشمانمان داریم.البته اگر عنصر مسئولیت و دلسوزی و وجدان انسانی را دخیل دهیم .امروز هویت ما چه بعنوان یک فرد و چه بعنوان یک عضواز خانواده بزرگ این میهن به این ارزش گذاری و تقدیر مسئولانه وآگاهانه گره می خورد . حال لمپن های سیاسی و نون خوران به نرخ روز هر چه میخواهند بگویند پاچه این سازمان پر از افتخار و این مقاومت غرق به خون و رنج وشکنج بگیرند اما خودشان قبل از همه می دانند و آگاهند که چیزی در چنته ندارند برای ارائه دادن جز تکرار خزعبلات آخوند ساخته و واداده گان و تسلیم شدگان . لب خند کودکان و دلگرمی پدران و مادران و بهتر زیستن یعنی زیستن در آزادی و تضمین حقوق اقلیت های مذهبی و ملیتی و ایجاد شرایط یکسان و دلگرمی و امید گارگران و زحمتکشان این میهن به دور از هر گونه استثمار و تعبیض برای زیستن و چشم انداز روشن جوانان و نوجوانان این میهن و آیندگان این مرز و بوم در مبارزه بی وقفه سازمان مجاهدین خلق بعنوان نیروی محوری و پیشتاز مقاومت ایران تجلی می یابد. جا دارد لعنتی بر خمینی و آل خمینی بفرستیم که از آنجا که هیچ بهایئ نپرداخته بود در مبارزه برای آزادی رنجی نکشیده بود و دردی نکشیده بود راحت هم مردم را بخون کشید و سر برید تمام کلمات ومفاهیم را و رهبری و انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران را به یغما برد و اعتماد ها را پر پر کرد. هر گز شک ندارم و شک نکردم به میهن پرستی این نسل مسعود و مریم چرا که از همه چیز خود گذشتند و هیچ شکایتی هم ندارند و بدون چشم داشت هر بهایئ را پرداختند اگر ذره ای ناخالصی داشتند قانونمند باید این سازمان و این نسل دود میشد و به هوا می رفت .راستی مگر رژیم و سران خبیثش و با تمام دستگاهای تبلیغاتی و هزینه های هنگفت بر سر این سازمان و بویژه رهبری پاکبازش و سراسر فدایش کم اتهامات و شایعات ریختند برای مخدوش کردن چهره سازمان مجادین خلق و مقاومت ایران . واقعیت این است که خورشید را نمی توان با دود و دم و گرد وخاک ها و ایجاد ابرهای سیاه از چشم مردم آگاه و وطن پرست پنهان کرد . نگاهی به این پروسه سی اندی سال سراسر جنایت رژیم آخوند ها بیاندازیم تا بطور عینی ومادی ببینیم در دفاع از آزادیهای اجتماعی مردم در دفاع از فرهنگ ایران و ایرانی در فاع از رفاه مردم در فاع از ارزشهای انسانی در فاع از شخصیت های علمی هنری حماسی و سیاسی و تاریخی ایران در دفاع از سنت های ایران در دفاع از آداب و رسوم مردم در دفاع از کلمات ومفاهیم در فاع از حق و حقوق زحمتکشان و کارگران در دفاع از زنان میهن در دفاع از زندانیان سیاسی در دفاع از حقوق بشر و در شعله ور نگاهداشتن مقاومت برای آزادی میهن راستی سازمانی و نسلی بهتر از این سازمان مجاهدین خلق ایران سراغ دارید بیشتر بهای آزادی و دفاع از آن را پرداخته باشد . قصد ندارم نفی کننده باشم و مقدس سازی کنم و تقدیر در حد شعار کنم اما این را می فهم که سازمان مجاهدین دست کسی را از پشت نبسته بود شرایط برای همه جریانهای مدعی یکسان بود و هر جریانی مسئول رشد و اعتلای خودش و مسئول عملکردهای خودش است .شاید بعضا به فکر و دچار این ذهنیت شویم که داستان سیاه و سفید است .از نظر نگارنده اینطور نیست . قانونمندیها در تکامل و در جنگ آزادی بخش و در مبارزات آزادیبخش دست من و تو نیست ارزشهایئ هستند که جز با پایداری و فدا ی مستمر به اثبات نمی رسند. اگر در چهار چوب یک دستگاه ارزشی حساب گرانه و تعادل قوایئ و بدست آوردن پیروزیهای سهل و آسان بیافتیم بطور خودکار توجیه و تسلیم و بریدگی و انشعاب و دسته دسته شدن را بدنبال خود دارد .چون دیگر آزادیخواهی و مبارزه برای آزادی نیست بلکه بده و بستان است و نهایتا دفاع کردن از خود است نه از انسانیت دفاع از ضد ارزش است نه دفاع از ارزش. همه چیز را از خود شروع می کنیم و با خود پایان می بریم . قطره آبی را بخواهیم فردیت و رشد بدهیم بطور جبری باید به دریا ریخت و از اندکی پول بخواهیم سرمایه عظیمی برای پروژه عظیمی بسازیم جبرا باید واریز به بانکی کنیم که تضمین ساخت آن پروژه باشد .در اینجا می بینیم که نه قطره ازبین رفته نه آن پول اندک بلکه هویت و بودن خودش را تضمین کرده است .اینها رو می گویم بدلیل اینکه در مبارزه با وحشی ترین دیکتاتورها و از نوع مذهبی آن هستیم طبعا قانونمندی های خودش را دارد در یک شرایط عادی و کشورهای دمکراتیک نیستیم در جنگ با رژیمی هستیم که سایه بر تمامیت زندگی ما انداخته است وصحبت از یک دیکتاتوری کلاسیک معمول نمی کنیم .در رژیمی که سرتاسرش جنایت و فساد است. در دفاع از خود آلترناتیو سازی نکنید در دفاع از خود جمهوریخواهی را و سکولاریزم را بهانه نکنید در دفاع از خود اسلام را با اسلام خمینی و آل منحوسش یکی نگیرید در دفاع از خود ارزشها را لوث نکنید در دفاع از خود بی راهه را راه قلمداد نکنید . کسی نمیتواند درس دمکراتیک و جمهوری خواهی و سکولاریزم به مجاهدین خلقی بدهد که در مقابل شعار یا روسری یا تو سری و حجاب اجباری رژیم آخوندی ایستاد و از آزادی های اجتماعی زنان ما دفاع کرد .در مقابل سنگسار زنان ما و آن قانون ضد انسانی قصاص ایستادن و بهای آن را پرداختند در مقابل سرکوب اقلیت ها و سرکوب ملیت های کرد و بلوچ و عرب وترکمن ایستادن .در مقابل جنگ بی حاصل و ضد میهنی ایستادن در مقابل اعدام ها و چماقداری اوایل انقلاب ایستادن .کسی نمی تواند و نباید درس شهامت و بزرگواری و دمکراتیک بودن را به مجاهدین دهد در حالی که رهبری مجاهدین گفت بفرمائید رژیم را سرنگون کنید ما نه فقط بلحاظ سیاسی بلکه ایدئولوژیک مان می رویم پشتشان و زانو می زنیم. در اصلاح طلبی هم جای تردید نیست که درسی نمی توانید بدهید آن شرایطی که میشد رژیم را اصلاح کرد آن سالهای 57 تا سی خرداد 60مورد نظرم است . مجاهدین بهای آن را تمام وکمال پرداختند با خوردن چماق با هدیه چشم و تحمل تمام رنج ها را پذیرفتند دم بر نیاوردند اما این پدیده شوم خمینی آنچه در سر داشت نه ایران آزاد و دمکراتیک بود و نه آن صلح و صفای هم زیستی مسالمت آمیز. جنگ افروزی شکنجه اعدام ترروریسم بین المللی و صدور انقلاب و صدور بنیاد گرائی حاکی از اینست که بقول رهبری هوشیار مقاومت مسعود رجوی افعی کبوتر نخواهد زائید وبرای صلح و آزادی می بایست چشم فتنه و جنگ افروزی را کور کرد . حال این پایداری و وفا به آرمان آزادیخواهی به وضوح روشن است که از همان اسلام دینامیک وپویا سرچشمه گرفته است البته به یمن پایداری همین رهبری مسعود و مریم و پایداری یاران پایدار مسعود در شورای ملی مقاومت و پایداری شیر زنان و شیر مردان مجاهد خلق در اشرف و لیبرتی و زندانیان سیاسی این مقاومت در سیاه چالهای رژیم و هواداران در داخل و خارج کشور و دانشجویان متعرض و هم صدا با مقاومت بحق مردم ایران و بهمین دلیل همراهی و هبستگی با مجاهدین در جنگ آزادیبخش نه نفی دگر اندیشان است و نه نفی فردیت و دیگر ارزشها و سنت ها بلکه سر چشمه حیات و بالندگی و افتخار است .درود بر روح وروان همه آزادیخواهان از صدر مشروطیت تا شهدای راه آزادی در طول این سی واندی سال اختناق و استبداد مذهبی حاکم بر میهن و درود بر شهدای بنیانگذار سازمان که با خون خودشان حیات این سازمان را تظمین کردند. علی اصغر مومنی